مراغه

ساخت وبلاگ

مَراغه یکی از شهرهای استان آذربایجان خاوری است که پس از شهر تبریز دومین شهر بزرگ و پر چَپیره(جمعیت) استان است . این شهر در کنار رودخانه صوفی‌چای در دامنه نیمروزی کوه سهند و در ۱۳۵ کیلومتری نیمروز مرکز استان جای گرفته است.

مراغه که به باغ شهر ایران و پایتخت اخترشناسی ایران نامور است یکی از ده شهر سالمَهی(تاریخی) ایران می‌باشد . سالانه گردشگران بیرونی و ایرانی بسیاری از مراغه دیدن می‌کنند . بهزاد رحمت زاده مراغه را به بهشت دوم نامیده است . مراغه با کیهان سبز و باغ های پرشمار در درون شهر همچنین رودخانه زیبای صوفی چای که از مرکز شهر می‌گذرد یکی از کرامند‌ترین مراکز گردشگری در استان آذربایجان خاوری شمرده می‌شود ، خیابان‌های پردرخت و درختان سر به آسمان کشیده زیبایی ویژه ای به خیابان‌های مراغه بخشیده‌است . مراغه همچنین دومین کهن شهر آذربایجان پس از ارومیه می‌باشد . این شهر از دوران پیش از اسلام آباد بوده‌است اما سده های ۱۲ تا ۱۴ ترسایی دوران بالندگی و شکوفایی آن است . زمانی که کانون زنجیره های پرشمار بومی همچون احمدیلیان و اتابکان آذربایجان بوده‌است و سرانجام کانون فرمانروایی ایلخانان و پایتخت ایران در آن دوران جای داده شد . مراغه از نگر بافت غنی سالمَهی و فرهنگی ، با بیش از ۳۰۰ اثر ثبت شده میهنی ، یکی از ۱۰ شهر برتر کشور شمرده می شود . رصد خانه مراغه که در دوران خواجه نصیرالدین توسی بنیاد شده از جمله آثار سالمَهی برجسته مراغه و ایران است که بیش از ۴۰۰۰۰۰ پوشینه نسک در آن هَستُمند بوده‌است و بزرگترین دانشمندان اسلامی سراسر جهان اسلام در آن گرد هم آمده بودند.

مراغه با دارا بودن ۳۰ کیلومتر مربع گستره (سال۱۳۹۸ خورشیدی) و۱۷۵۶۰۰ ایرانی ، دومین شهر بزرگ پس از تبریز و دومین شهر پر چَپیره (جمعیت) استان پس از تبریز به‌شمار می‌رود.

نام

نام مراغه در نیمروز خاوری دریاچه ارومیه به انگلیسی: Maragha نوشته شده‌است . واژه مراغه، از کرانه سده دوم هجری فراگیر شده است. به گفته سالمَه نویسان ، این شهر با نام‌هایی همچون افراه‌رود (احمد بلاذری) ، افرازه‌روح (معجم‌البلدان) ، افراه رود (احمد بن یعقوبی)، افرازه‌رود (یاقوت حموی) ، افرازه رود (بارتولد) ، امداده رود ، مراوا یا ماراوا (کسروی) و ماراغا (ویلسون، سیاح انگلیسی) شناخته می‌شده‌است.

ماراوا

دانشمند تبریزی ، شادروان احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان می‌نویسد: »بی‌گمان درستِ این نام مراوا یا ماراوا بوده و از اینرو معنی آن را جایگاه ماد توان پنداشت.»

ماراغا

ویلسون ، گردگشر انگلیسی در رهنورد نامه‌اش ، مراغه را برداشتی از نام یک اسقف نامدار نستوری به نام ماراغا می‌پندارد.

مارکیانا

برخی پژوهشگران نام مراغه را با مارکیانا که در نسک جغرافیایی بتلمیوس به دریاچه ارومیه گفته شده بربسته می دانند.

سالمَه(تاریخ)

این شهر از دوران پیش از اسلام ، آباد بوده است اما سده‌های ۱۲ تا ۱۴ ترسایی دوران بالندگی و شکوفایی آن است.

پیش از اسلام

گورستان تپه سی جای گرفته در دهستان سراجوی باختری ، روستای یای شهری مراغه به شماره ثبت ملی ۲۱۰۸۶ در سالمَه ۱۳۸۶/۱۱/۳۰ ، که با دیرینگی کرانه ۵ هزار سال که تاریخچه زندگی مراغه را بیشتر و کرامند(مهم) می کند . دیاکونوف با به کارگیری الواح آشوری از «اوئیش‌دیش» یا «ویش‌دیش» در سده هشتم پیش از زایش در کرانه دِهیو مراغه کنونی و در کنار سرزمین دولت ماننا و زیر رخنه آن خبر داده‌است. دیاکونوف در سال ۳۶ پیش از زایش ، مارک آنتونی ، سردار جمهوری روم پایتخت آتروپاتکان ، شهری به نام «فراعته» یا «فراسپا» را که دارای استواری پدافندی خوبی بوده‌است شهربند کرده بوده‌است که در سرانجام در برابر ایرانیان آتروپات‌ و پارتیان شکست خورد و پس‌نشینی کرد . شهر نام‌برده به به گمان بسیار مراغه کنونی بوده‌است.

پس از اسلام

در سال ۲۲ هجری مهی مراغه در پی دست درازی مسلمانان بدست تازیها افتاد . عزالدین ابن اثیر (۱۱۶۰ -۱۲۳۳ ترسایی) در نسک «الکامل فی التاریخ» در بازنمایی رویدادهای سال ۱۰۳۷ ترسایی - ۴۱۶ خورشیدی و دست درازی نخستین گروه از تُرکان غز یا اغوز به آذربایجان ، مراغه را جای ایرانیان کُرد هذبانیه یاد می کند.

روزگار مغول

مغولان در ماه صفر سال ۶۱۸ هجری به مراغه دست درازی کردند . پس از یک هفته درگیری ، مراغه را گرفتند و پس از خون‌ریزی بسیار غارت و سوزاندن بیرون رفتند.

چندین سال پس از آن به فرمان هلاکو دانشگاهی بزرگ ، رصدخانه و دیگر کانون های پژوهشی و دانشی به دست خواجه نصیرالدین توسی با همکاری چندین دانشمند و ستاره‌شناس دیگر در مراغه بنیاد شد.خواجه نصیرالدین توسی می‌گوید:

چون هلاکو ز مراغه به زمستان‌گه شد کرد تقدیر ازل نوبت او را آخر

سال بر ششصد و شصت و سه، شب یکشنبه که شب نوزدهم بُد زربیع‌الثانی

با پروا به این که هلاکو بودایی و زن و مادرش ترسایی بودند ، در این دوران مراغه و پیرامون آن کانون ترسایی به‌شمار می‌رفته‌است.

روزگار قاجار

در اوایل این دوره، مراغه جزء ده شهر بزرگ و پُرچَپیره ایران بوده‌است در این دوره نخستین کارخانه جنگ افزار‌سازی ایران در مراغه برپا شد.

زبان

امروزه مردم مراغه به زبان دلنشین ترکی آذربایجانی سخن می گویند . همچنین زبان ارمنی در میان ترسایان فراگیر است . حمدالله مستوفی در ۷۴۰ مَهی در نسکش ، نزهةالقلوب ، زبان مردم شهر مراغه را «پهلوی مغیر» یا «پهلوی معرّب» نامیده که فردید همان زبان آذری است . اولیاء چلبی درنیمه دوم سده یازدهم هجری نیز می‌گوید که «بیشتر زنان مراغه به زبان پهلوی گفتگو می‌کنند» . دانشمند آذری دکتر محمدامین ریاحی خویی می‌گوید: سخن او درباره زنان مراغه ، فصل رساله انارجانی را «تواظعات اناث تبریز» به زبان کهن یاد می‌آورد و دانسته می‌شود که خانه نشینی زنان و دوری آن‌ها از فراهمادی(اجتماع) و بی‌نیازی آن‌ها از گفتگوهای دیوانی و بازاری سبب شده که دگرگشتهای زبان در گفتگوهای آن‌ها کمتر و دیرتر اثر بگذارد.

مراغی‌های رودبار الموت

پس از دست درازی عرب‌ها گروهی از مردم مراغه در کرانه هزار سال پیش از آن شهر کوچیده و به میانبند رودبار الموت رفتند . این کوچندگان امروز نیز به نام مراغی‌ها نامیده می‌شوند و در ۷۸ روستای رودبار الموت می زیند و به گویش مراغی که از گویش‌های زبان تاتی است ، سخن می‌گویند . مراغیان ، مانند آنجا رسما شیعه شناخته می‌شوند اما به نگر می‌رسد به آیین پاک و درست زرتشتی و نیز اسماعیلیه پایبند هستند . حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب می‌نویسد: «مراغیان را به مزدکی نسبت کنند و در کتمان طریقه خود مُصرند و هیچ‌گاه میل ندارند دیگران به راه رسم و عقیده آن‌ها آگاه شونده از این رو نمی‌توان به حقیقت معتقدات آن‌ها آگاهی یافت.» استاد احسان یارشاطر زبان مراغی را بازمانده زبان مادها می‌داند و می گوید : «زبان مراغی ، مانند برخی از گویش‌های تاتی تارم بالا (هزار رودی و نوکیانی) و اشهاردی و چلی (در رامند) و کرنی و کرلقی (در خلخال) زبانی کم و بیش محافظه‌کار است و بسیاری از ویژگی های کهن‌تر گویش های مادی را نگهداشته ‌است.

دین

بیشینه مردم مراغه مسلمان و دارای شیعه هستند . اندکی از دیگر دینها وچند خانواده ارمنی نیز در آنجا می زیند. در زمانی که مراغه پایتخت شده بود از آنجا که مادر هلاکو ترسایی بود ، ترسایان از امتیازات ویژه ای برخوردار بودند . آندون(بعدها) غازان خان فرمان پذیرش اسلام و ویرانسازی کلیساها ، نیایشگاه های یهود و بودایی و آتشکده‌های پاک زرتشتی را می دهد . این فرمان در مراغه نیز به سختی دنبال می‌شود.

چَپیره(جمعیت)

یزلیز سرشماری سراسری سال ۱۳۹۰ برآورد چَپیره مراغه در شهر ، برابر ۱۶۳۸۵۹ ایرانی ، با۱۲۵۲۸۳ مرد و ۱۲۲۳۹۸ زن بوده‌است. بر شالوده سرشماری سال ۱۳۹۵ چَپیره شهر مراغه به بیش از ۱۷۵ هزار ایرانی افزایش یافته‌است.

آب و هوا

آب و هوای مراغه گرایشمند به سرد و کم وبیش نمناک است . بیشینه دمای این شهر در تابستان‌ها کرانه ۳۵ زینه سانتی‌گراد بالای هیچ و کمینه آن در زمستان‌ها کرانه۲۰ درجه سانتی‌گراد زیر هیچ است . از برای جای گرفتن این شهر در دامنه نیمروزی سهند ، رودخانه‌هایی همچون صوفی‌چای و مردق‌چای که از این کوهستان سرچشمه می‌گیرند ، از درون مراغه گذر کرده و در آبادانی شهر هَنایا(موثر) هستند.

شهر

مراغه شهری زیباست که در راستای یک دره سرسبز کشیده شده‌است. نیایشگاه مهر که باید آن را یکی از نخستین زیستگاهها و نیایشگاه های بشر پیش از سالمَه شمرد کرد از پیشینه کهن مراغه می گوید . این نیایشگاه در زیر یک گورستان سالمَهی جای دارد و با خاک‌برداری، بخش‌هایی از آن ، خود را نمایان کرده، اما همچنان بخش بسیاری از آن همچنلن در زیر خاک جای دارد .این سازه سالمهی را از آن دوره اشکانی و جایی می‌دانند که آیین مهرپرستی در آن اجرا می‌شد . بومبان آن را با نام‌هایی مانند «امامزاده معصوم مراغه‌ای» ، «خانقاه» ، «اجاق» و «اولیاء» نامیده‌اند و میانبندانی مانند «معبد»، «قبرستان»، «اصطبل»، «چله خانه» و یک محوطه تاریخی دارد که به‌نظر می‌رسد قبرستانی بربسته به روزگار آهن است. نیایشگاه «مهر» نیایشگاه زیرزمینی و محل پرستش خورشید و برگزاری آیین مهرپرستی در نیمروز روستای ورجوی مراغه زیرزمینی و سنگی ساخته شده‌است . پیروان آیین مهر، آن را با تراشیدن تکه سنگی سترگ از جنس شیست با دهانه‌ای به پهنای ۵/۴ متر به پدید آورده‌اند. این سازه را از نگر گنجایش کار و باریک بینی هنرمندانی که در کار کنده کاری بوده اند می‌توان از نمونه‌های ارزنده ستایشگاه‌های کهن دانست . با پروا به این که مشخصه معماری صخره‌ای تا دوران هخامنشی سطوح مسطح و راست گوشه بدون خطوط منحنی چه در درگاه‌ها و چه در پوشش آسمانه ها می‌باشد راستی را ، این همان نکته‌ای است که ما را به پیشینه نیایشگاه مهرورجوی و به دوره اشکانی راهنمایی می‌نماید. مهرابه‌ها نیایشگاه‌های مهرپرستان در جهان باستان بوده‌است . مهرپرستی دینی ایرانی بوده که از ایران در دوره‌ای نیز به اروپای غربی رخنه کرد.

پیشینه دانشی

مراغه سالها کانون دانشمندان بوده‌است . باشندگی دانشمندان بزرگ در مراغه نشان از آن دارد که این شهر در زمان سلجوقیان به ویژه سده ششم هجری جایگاه دانشی ویژه‌ای داشته‌است . از نامداران دانشی که در این شهر بوده اند می‌توان دانشمندانی چون شیخ شهاب الدین سهروردی، مجدالدین جیلی ، امام فخر رازی ، سموئل بن یحیی بن عباس مغربی ، ابن عبری و مجدالدین محمد ابن خلیفه بن سیواسی رومی را یاد کرد.

آرمان جاویدان...
ما را در سایت آرمان جاویدان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : armanjavidano بازدید : 5 تاريخ : سه شنبه 22 اسفند 1402 ساعت: 19:07