روشن نمایی :
در ویرایش این نوشته، ما از نسک (کتاب) «پارسی بگوییم، تازی نگوییم» ، برای سره نویسی واژه های تازی به پارسی بهره گرفته ایم.
به باور دانشمندان میان مغز تک های شیفته و دیوانه همسانی های بسیاری هست. پدیده "شیفتگی" میان دو انسان سدههاست که به باریکی همه اندیشمندان را بهخود پیشه دار کرده است. ردپای شیفتگی در همه شهریگری های(تمدن های) بشری، داستان ها و ادبیات دیده میشود. ویک(اما) شیفتگی چیست؟ آیا میتوان با کمک افزار دانش از یک سَهش(احساس) راز گشایی کرد؟
پیش زمینه شیفته شدن، نیاز جنسی است. به گفته دیگر شیفتگی فرم "شهریگری شده" و برتری رفتار جنسی میان انسان و جانوران است. گرچه در میان انسانها نیاز جنسی خود را به دیسه شیفتگی به نمایش میگذارد، اما در پایان هورمون تستوسترون است که هَنایش(تاثیر) بسیاری بر نیاز جنسی دارد. پژوهشگران در میان زنان و مردانی که بدنبال هنباز(شریک) میگردند، افزایش میزان هورمون تستوسترون را به ثبت رساندهاند.
حواس پنجگانه (بویایی، شنوایی، بینایی، بساوایی(لامسه) و چشایی) در شیفته شدن انسانها سهم بهسزایی دارند. گنجایش انبوهی از آگاهی ها در نخستین دم از راه این سهش ها به مغز فرستاده میشوند.
در نخستیندم روبرو شدن زن و مرد سَهش بینایی و شنوایی هنایشی(تاثیری) برگماشتننده(تعیین کننده) بر روند شیفته شدن آنها دارد.
پژوهش ها نشان میدهند که سهش بویایی روند شیفته شدن را چابک تر میکند. هرچه خوشبویه(عطر) و بوی تن هنباز (شریک) هنبازی بیشتری با پدر و مادر تک روبرو داشته باشد، بر گمان شیفته شدن دو سو نیز افزوده میشود.
با همخوانی آگاهی هایی که مغز در گام نخست دریافت کرده آن سَهشی آغاز میشود که انسان نام "شیفتگی" بر آن نهاده است. پیچیدگی هنگامی آغاز میشود که سَهش شیفتگی(عشق) تنها در یک سو پدیدار شود و سوی دیگر این سَهِش را نداشته باشد.
آگاهی های رسیده به مغز میتواند زیذ هَنایش(تاثیر) شرایط ویژه مانند گُسارش(مصرف) نوشیدنی های الکلی و جاهایی ویژه مانند کنسرتها و دیسکوها جای بگیرند. از سوی دیگر فرهنگها نیز تلاش کردهاند چارچوبی برای بستگی زن و مرد پدیدار کنند. کمبود آگاهی های دادوستد شده میان دو سو نیز میتواند به پدیداری سهش بژه(خطا) در گزیریدن(تصمیمگیری) و جدایی بیانجامد.
چهره در گزیریدن(تصمیمگیری) نگار(نقش) بزرگی دارد. زنان برای گزیدن، مردانی با آروارههای درشت را می پسندند. مردان برای گزیدن، زنانی با چشمان درشت و چانهای باریک را برتری میدهند. پژوهشگران گمان میبرند گزیدن این گونه سرشت چهره از پنداشتن دو سو بر افزایش شانس زاست(تولید) مانند(مثل) هوده(نتیجه)گیری میشود.
با آغاز سَهش شیفتگی پژوهشگران گواه دگرگونی های بسیاری در تن و چگونگی رفتاری شیفتگان بودهاند. ویک(اما) کدام هورمونها پاسخگوی چه دیسه ای در تن و رفتار انسان در دوران شیفتگی هستند؟
پژوهشگران در میان شیفتگان افزایش تپش دل ، خی ریختن(عرق کردن) دستها و چگونگی های بسیار دیگری را یادنوشت(ثبت) کردهاند. شُوند(دلیل) پدید آمدن چنین چگونگی هایی افزایش تراوش هورمون "اپینفرین" یا همان آدرنالین در میان شیفتگان است. با تراوش این هورمون خواهانی(اشتها) کاهش مییابد و تن خود را برای انجام کارهای سخت آماده میکند.
در اوج دوران شیفتگی رویه هورمون "دوپامین" که به "هورمون خوشبختی" نیز شناسانیده است در تن افزایش مییابد. کوکائین و نیکوتین نیز کامناکام(البته) این هورمون را پرکار میکنند. براستی جفت شیفته به هم خو گرفته میشوند و نمیتوانند ناگریز دمی از یکدیگر جدا باشند.
هورمون سروتونین بطور بِکار(معمول) خویشکاری(وظیفه) نگهداشت یادنوشت(ثبات) در چگونگی های سَهشی انسان را بر دوش دارد. دانشمندان دریافتهاند که در میان تک های شیفته میزان هورمون سروتونین به سختی کاهش مییابد.
نبود ترازمندی سَهشی(احساسی) در میان تک های شیفته را بسیاری با "دیوانگی" سنجیده اند. وحشی بافقی نیز این سهش را اینگونه پنگاشته(توصیف کرده) است: سوختن با آتش است و عشق با دیوانگی/ عشق بر هر دل که زد آتش، چو من دیوانه شد.
پس از زمان سه تا پنج ماه "دوران شیفتگی دیوانه کننده" به پایان میرسد. در اینجاست که هورمون اکسیتوسین که بیشتر هورمون مهر است تا شیفتگی، کنشگر میشود. هورمون اکسیتوسین در تن زنانی که به نوزادشان شیر میدهند نیز تراوش میشود که رَون(باعث) پدیداری پیوند ژرف میان مادر و نوزاد میشود.
در میان شیفتگانی که زمانی درازتری با هم هستند بوسیدن هم رَون(باعث) تراوش(ترشح) هورمون اکسیتوسین میشود که به استواری پیوند دو سو کمک میکند.
سرچشمه : دویچه وله
آرمان جاویدان...برچسب : نویسنده : armanjavidano بازدید : 137