تُرکهای عثمانی(ترکیه کنونی) چگونه تبریزی ها را کشتار کردند ؟

ساخت وبلاگ

یاشار تبریزلی

جنگ های 12 ساله ایران و تُرکهای عثمانی میان سال های 986 تا 997 هجری (1578 تا 1590 میلادی) در بخشهای بزرگی از میانبندان(مناطق) باختری و اپاختر باختر(شمالغرب) ایران رویداد . دولت عثمانی با نقض یکسویه پیمان آشتی آماسیه با همه نیرو به سوی مرزهای ایران یورش آورد . در آغازجنگ شرایط به سود تُرکهای عثمانیان نبود اما در ادامه نیروهای عثمانی با لشکر کشی های دنباله دار و پردامنه و صرف هزینه های کلان و بی حساب کامیاب به کسب سرزمین هایی در آذربایجان و قفقاز شدند. همزمان با بازپی دست درازی های تُرکهای عثمانی به اپاختر باختری ایران (در آذربایجان و کردستان و قفقاز) دولت عثمانی پیشانی های نبرد را به سوی مرزهای نیمروز باختری(جنوب غربی) ایران در خوزستان گسترش داد و از سوی دیگر با تطمیع و تحریک ازبکان پیشانی جنگ دیگری برای ایران در خراسان گشود . صرف این هزینه های کلان در کنار لشکر کشی های بی حساب , دولت عثمانی را با بحران شدید مالی روبرو ساخت از سوی دیگر دولت بحران زده ایران خواهان آشتی با عثمانیان بود تا پس از ساماندهی اوضاع درونی و مرزهای خاوری به پرسمان دست درازی عثمانی بپردازد. از اینرو پیمان نامه آشتی فرهاد پاشا در سال 997 هجری (21 می 1590 میلادی) میان دو سو بسته شد . پس از دست درازی به آذربایجان در سال 993 هجری، شهر تبریز به شُوند اهمیت سیاسی , اقتصادی , اجتماعی و جغرافیایی به جایگاه نیروهای تُرک عثمانی در آذربایجان دگردیس شد و «جعفر پاشا» به فرمانرانی این شهر گمارده گردید. نیروهای تُرک عثمانی در مدت کوتاهی پس از اشغال تبریز ، دژ بزرگ و استواری با برج و بارو ساختند که با یک خندق گرداگرد آن ساخته شده بود. با وجود کامیابی تُرک های عثمانیان دردست درازی به تبریز و ساختن استحکامات سپاهی در این شهر , پایداری مردم تبریز در درون شهر و پیکارهای قزلباشان در بیرون از شهر با تُرک های عثمانی ها بازپی داشت. نیروهای قزلباش در همه مدت در آفندهای پراکنده برای تُرک های عثمانی دشواری ساز شده بودند و مردم تبریز نیز به کشتن پراکنده سربازان تُرک عثمانی در درون شهر می پرداختند. در جنگی که در روز 20 شوال 993 هجری در نزدیکی تبریز رخ داد ، قزلباشان کرانه800 تن از عثمانیان از جمله یحیی خالد بیک (حاکم گمارده شده ارومیه) که برای کمک آمده بود و شمار دیگری از سرداران و صاحب منسبان تُرک عثمانی را کشتند . این پیروزی رَون(باعث) روحیه روحیه مردم تبریز و افزایش پیکار آنان با عثمانیان شد . رویارویی مردم تبریز با تُرکهای عثمانی در درون شهر روز به روز سختی می یافت و مردم به هر نحوی در کوچه و بازار اقدام به رویارویی با سربازان عثمانی می نمودند به طوری که در کوچه ها و گذرگاه ها سربازان تُرک عثمانی را کشته و سپس می گریختند. تنها در یک آبشخور در یکی از گرمابه های شهر تبریز , مردم چندین سرباز تُرک عثمانی را کشتند. بر شالوده اسناد تاریخنگاران عثمانی شمار سربازان عثمانی کشته شده در این رویداد میان 8 تا 15 تن یاد شده است. در پی این رویدادها بیزاری میان مردم تبریز و تُرکهای عثمانی آن اندازه شد که در نهایت نیروهای عثمانی با یورش به کوچه ها و بازارها و خانه ها ، مردمان بی پدافند و بی گناه تبریز را به طرز فجیعی کُشتار کردند. در جریان این کشتار بسیاری از مردان و زنان و کودکان و کهنسالان به طرز هولناکی کشته شدند. شهر غارت و ویران شد . اموال مردم به یغما رفت . بسیاری از زنان و کودکان به بردگی گرفته شدند و آبشخور دست درازی(مورد تجاوز) جای گرفتند. نویسندگان جنگی عثمانی که در آنجا بودند ، شمار مردم کشته شده تبریز را بیش از 12000 نفر ثبت کرده اند. در زیر شماری از کرامندترین(مهم ترین) اسناد تاریخی که به کُشتار فجیع مردم تبریز از سوی عثمانیان در سال 993 هجری نَمار(اشاره) کرده اند نگاهی می اندازیم :

حریمی ، تاریخ نگار اهل عثمانی ، در رساله ای به نام «فتح تبریز» با اشاره به پایداری مردم تبریز در برابر تُرکهای عثمانی و کشتن چند عثمانی در گرمابه این شهر از سوی مردم , از کشتار فجیع مردم تبریز به دست عساکر عثمانی سخن گفته است: «عساکر از سحرگاه دست به هجوم همه سویه زده , اموال و اسباب و دارایی اهالی شهر را چنان آبشخور غارت و چپاول جایدادند که صد مرتبه بدتر از کنشی بود که تیمور در آفند به سیواس انجامید...»

وی در جای دیگر با اشاره به چبود خشم سپاهیان عثمانی و بیزاری میان تبریزی ها و نیروهای تُرک عثمانی بار دیگر به کشتار مردم تبریز اشاره می کند: «پیروزی ناچیزی که نصیب دشمن دین و گروه ضالین [ایرانیان] شد ، موجب شادی و سرور مردم شهر تبریز گشت. آنان از آن پس هر گاه عساکر روم را تنها می یافتند آنها را لخت می کردند و یا می کشتند. عساکر روم از این کنش به ستوه آمدند و لیکن از سوی حضرت سردار اجازه غارت و کشتار مردم را نداشتند. اما ندایی در میان آنان پیدا شد که می گفت: عساکر روم از جانب رب العالمین مجاز به غارت و کشتار مردم اند. از این رو عساکر از یک سوی هجوم آورده، زن و مرد بی شماری را که در شهر و در اردویشان بود را کشتار کرده و مال و منال شان را به غارت و یغما بردند...»

ابراهیم پچوی ، تاریخنگار سده دهم هجری و اهل عثمانی , که همروزگار با جنگ های 12 ساله ایران و عثمانی می زیسته است در کتابی با عنوان «تاریخ پچوی» زند آزگاری از جنگهای 12 ساله ایران و عثمانی ارائه داده و در آبشخور کشتار مردم تبریز از سوی سربازان تُرک عثمانی می گوید : «عساکر، شهر را آبشخور هجوم همه سویه جای داده و به مدت سه روز و سه شب همه مردم را کشتار کردند[...] عساکر هر که را از سادات ، بزرگان ، بازرگانان و اهل صنعت و پیشه ها یافتند بی رحمانه کشتند...» عین نوشته تاریخ پچوی در آبشخور کشتار مردم تبریز به زند زیر است :

«...عثمان پاشائین بو امری اوزرینه شهر ده قتل عام باشلاندی. سید لردن , شریفلر دن , تجار دن و صنعت اربابندان کیملر وارسا اوچ گون و گیجه ده قلیچ دان گچیردیلر. عثمان پاشا اوقدر بیر تاثر اوزرینه قوجا بیر شهرین خلقنی قیردیرمش اولماکلابیوک بیر خطا یاپدی. اما بوندان صونراکی پشیمانلق فایدا ورمدی. کندیسی شهره گیره رک (تکرار امان ویریلمشدر) دیدیگی عسکره تنیه ایتدیگینی دلال لارندا ایدیردیگی یوزدن بیر چوکلارنیی دا اولدودوگی , یر یر کوروجولار و یساقچی لار قویدوگی حالدا فایدا اولمادی.»

مصطفی سلانیکی افندی در این آبشخور می نویسد : «مردم [تبریز] هرگاه عساکر را تنها می دیدند، درصدد انتقام بر می آمدند. مردم در دل عقده داشتند و به دنبال بهانه بودند تا داد خود را بستانند. از این رو به خواست خدا، بر زبان عساکر چنین جاری شد که این مردمان ستیزه جو را باید کشتار کرد و الّا اینها نه مطیع می شوند و نه تن به پذیرش حق می دهند [...] ناگهان یک روز آشوب و واویلایی به پا خواست، عامة عساکر اسلام سلاح بر گرفته و گفتند کشتاری به پا خواسته است [...] نخست شهر غارت و یغما شد و همراه با نهب و غارت، کشتار مردم نیز عملی شد...»

اسکندر بیگ ترکمان نیز در عالم آرای عباسی درباره قتل عام مردم تبریز می نویسید: «در اثناء تعمیر دژ عثمان پاشا در تبریز تجویز کشتار نمود...رومیان(ترک های عثمانی) به مجرد شنیدن آن کلمه ، با تیغ های کشیده به شهر ریخته آغاز سرافشانی نمودند...رومیه در بیرون هرکس را دیدند به کشتند و آغاز در خانه ها کرده به هر خانه راه یافتند. مردان را طعمه شمشیر بلا ساخته اموال و اسباب را نهب و غارت نمودند و بسیاری از نساء و صبیان را اسیر کردند. فریاد و فغان اطفال و عورات به فلک اثیر رسیده...»

احمد منشی قمی , تاریخنگار سده دهم هجری، همزمان با جنایت کُشتار مردم تبریز در کتابی با عنوان «خلاصة التواريخ» به زند و بیان جزئیاتی از این کشتار پرداخته است :

«تمامی ينی چريان خود را به كوچه ها و محل ها انداخته هركس را به نظر درآوردند به درجه شهادت رسانيده و از ديوار باغچه به خانه ها در آمده هركس را كه در نقب ها و زيرزمين ها پنهان شده بود بيرون آورده به قتل رسانيدند (...) نزدیک هفت هشت هزار تن به قتل درآورده ، صد نفر از پيرزنان طعمه شمشير ساختند و چند تن از سادات صحيح النسب و علما و صلحا در اين کشتار شربت شهادت چشيدند و اطفال شير خواره را پای به شكم نهاده به عالم آخرت رسانيدند و موازی هفت هشت هزار تن از ساده رخان مه لقا و دختران سمن سيما و زنان حور لقا و اطفال مسلمانان از تبريزيان اسير نموده در ميانه خريد و فروخت نمودند. (...) مجملاً از ظهور اسلام تا غايت، اين گونه قتل عامی بر زمره مؤمنين سمت ظهور نيافته بود و هيچ يک از سلاطين كفر جرأت به اين امر شنيع نكرده بودند كه از اين عثمانِ [عثمان پاشا] بی ايمان نسبت به مسلمانان صادر شد...»

وی در بازپی زند کشتار مردم تبریز چند بیت چامه از «میر جعفر تبریزی» درباره کشتار مزبور آورده , که چامه سرا در آنها از کشتار مردم در ماه مبارک رمضان، ناله و فغان سر داده است:

تبریز چو کربلا شد از شیون و شین    فرقی که بود همین بود در ما بین

کان بهر حسین در محرم بوده است   این در رمضان بهر محبـان حسین

در آخر مــاه روزه تبـریـــز الحق          گردیــد چو کربلا  ز  خون نـاحق

ژاک دومرگان ، باستان شناس پرآوازه فرانسوی (درگذشت 1924 میلادی) نوشته زیر را از بند نهم کتاب «زینت المجالس» استخراج کرده است. زینت المجالس توسط مجد الدین محمد حسینى (متخلص به مجدی) تاریخ نگار سده 11 هجری در سال 1004 هجری قمری به رشته تحریر در آمده است : «آذربایجان... حاکم نشین آن مراغه بوده و در روزگار ما تبریز است. لیکن از هنگامیکه که ترکها [رومیه] آن را در سال 993 هجری اشغال کردند ، آنها در اینجا برج و باروی گسترده ای برای مسکن و پادگان و ساخلو مهمی ساختند. از ایرانیان جز شمار کمی نمانده اند که سخت ترین یوغ بندگی را به گردن دارند. اما درباره سکنه دیرین , آنها یا به هنگام غارت شهر و مردم آن کشتار شده اند یا به کشورهای روم یا عراق به اسارت رفته اند...»

جان کارت رایت , بازگان انگلیسی که در سال 1015 هجری  از تبریز دیدار کرده است ، درباره غارت و تاراج شهر تبریز و کُشتار مردم این شهر و ستمگری‌های تُرک ها و ویرانی های وارده بر تبریز، به تفصیل در سفرنامه خود سخن رانده است. او باورمند است که توصیف دردها و بدبختی تبریزیان و تشریح سنگدلی و بیرحمی‌های لشکریان عثمانی از وی بیرون است.

سرچشمه ها :

منصوری , فیروز. مطالعاتی درباره تاریخ , زبان و فرهنگ آذربایجان. نشر هزار, 1390

نصر الله صالحی , تجاوز عثمانی به آذربایجان و قتل عام مردم تبریز

TÂRÎH-İ OSMAN PAŞA, s.81-82-88

پچوی , ابراهیم. تاریخ پچوی. چاپ قدیم ج 2 ص 98-99. چاپ جدید ص 326

Peçevi Ibraim Efendi: PECEVI TARIHİ, Hazirlayan: Bekir Sitki Baykal, Kultur Bakanligi, Ankara, 1999. Cilt,2 s.96-97.

Selaniki Mustafa Efandi: TÂRÎH-İ SELÂNİKI , Hazirlayan:  Prof. Dr. Mehmet Ipşirli, Turk Tarih Kurumu, Ankara,1999. cilt,1, s.162-163

اسكندر بيگ تركمان , تاريخ عالم آرای عباسی , انتشارات اميركبير , چ2، تهران، 1350، ج1، ص310

احمد منشی قمی , خلاصة التواريخ ، تصحيح احسان اشراقی ، انتشارات دانشگاه تهران ، تهران، 1363، ج2، ص 788-789

در دست درازی دوباره عثمانی‌ها میان سال‌های ۱۷۲۴–۱۷۲۵ میلادی به تبریز ، کرانه دویست هزار تن از مردم تبریز بدست تُرکهای عثمانی کشته ‌شدند .

Tadeusz Jan Krusiński, Du Cerceau (Jean-Antoine, père),

The history of the revolution of Persia,

Volume 1, Edition of Father du Cerceau, London 1728

آرمان جاویدان...
ما را در سایت آرمان جاویدان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : armanjavidano بازدید : 139 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 8:19