احمد اقتداری

ساخت وبلاگ

گرشاسب ‏نام حکیم ابو نصر علی بن احمد اسدی طوسی بسال 458 هجری‏ تصنیف شده است . در نسخه مصحح استاد زنده‏نام جاودانه یاد ، شادروان حبیب یغمائی ، در داستان رهنوردی جنگی سپهبد گرشاسب«جهان پهلوان» زاولی به هند برای جنگ با «بهو» و کمک به مهراج شاه (یا بگفت مؤلف تاریخ سیستان بهرام هندی بگفت روانشاد‏ یغمائی) فرماندار دست‏نشانده پادشاه ایران‏زمین ، چون به شهر بندر کله (کره یا کرا بندری در مالاکا در کرانه اقیانوس هند بنا برپژوهش روانشاد پرفسور هادی حسن در نَسک سرگذشت کشتیرانی ایرانیان) می‏رسد ، مهراج شاه از او پیشواز می‏کند و او را در سراپرده‏های شاهی پذیرا می‏شود . حکیم اسدی طوسی با استادی تمام مجلس‏ پذیرائی مهراج از گرشاسب و سران سپاه ایران را وصف می‏کند و در این وصف‏ بسیار زیبا و دلکش است که از زبان اسدی طوسی در سده پنجم هجری وصف ساعتی‏ را می‏خوانیم که از یک تخت پیروزه و دو پیل از یاقوت و زبرجد و بلور و دو شیر از در و بیجاده که پایه‏های تخت را بر پشت دارند و یک طاووس نر گوهرنشان ترکیب‏ یافته و طرز کارش چنین است که هریک ساعت یک بار ، تخت پیروزه می‏جنبد و دو نره‏شیران گوهرین بپای می‏جهند و تخت را ببالای سر خود می‏کشند و دو سه پیل‏ بسوی شاه می جنبند و یک پیل نقل و پیل دیگر جام می به شاه می‏رسانند و کنیزی از زیر تخت بیرون می‏پرد و در باغی زرین که در زیر تخت تعبیه شده است‏ بپای می‏ایستد و شاه را نماز می‏برد و چنگ می‏نوازد و طاووس گوهرین در بالای‏ تخت پر می‏گشاید و بانگ برمی‏دارد و از دم طاووس کافور خشک و از منقارش یاقوت و از پرش مشک می‏ریزد و بدین ترتیب گذشتن تَسوکی(ساعتی) از زیوشی(عمر) را اعلام‏ می‏دارند. چون وصف این تخت و تَسوک بسیار زیبا و استوار و دلکش است بخوانیم و از زیبایی چامه فارسی سده پنجم در وصف نوآور حکیم اسدی کام ببریم :

بگسترده فرشی ز دیبای چین‏ برو پیکر هفت کشور زمین‏ یکی تخت پیروزه همرنگ نیل‏ زد و سوی تخت ایستاده دو پیل‏ تن پیل یاقوت رخشان چون هور زبرجدش خرطوم و دندان بلور ز در و ز بیجاده دو شیر زیر همان تخت را پایه بر پشت شیر فرازش یکی نغز طاووس نر ترازیده از گونه‏گونه گوهر بهر ساعتی کز شب و روز کم‏ ببودی ، شدی تخت جنبان ز هم‏ بجستندی آن نره‏شیران بپای‏ بسر تخت برداشتندی ز جای‏ نهادی دو سه پیل زی شاه پی‏ یکی نقل دادی یکی جام می‏ کنیزی برون تاختی زیر تخت‏ بباغی درون زیر زرین درخت‏ بپای ایستادی و بردی نماز زدی چنگ و رفتی سوی تخت باز زبر پر طاووس بفراختی‏ ببانگ آمدی جلو برساختی‏ ز دم ریختی گرد کافور خشک‏ ز منقار یاقوت و از پر مشک‏ درین بزمگه شادی آراستند مهانرا بخواندند و می‏خواستند نمودند مهر و فزودند کام‏ گزیدند باد و گرفتند جام.

1

احمد اقتداری

1-گرشاسب‏نامه ، به اهتمام حبیب یغمائی ، شماره 75 زبان و فرهنگ ایران ، طهوری،تهران ، چاپ دوم 1354، برگه 72.

اهدا کتاب

آندره ژید نسخه‏ای از کتابی از نوشته‏های خود را به یکی از دوستان پیشکش کرد و بر برگه عنوان آن چند واژه ای به یادگار نوشت . آن دوست کتاب را پس از سالی چند فروخت و اتفاقا آندره ژید آنرا نزد کتابفروش خریدار کتاب دید. سالی چند ازین داستان گذشت . آندره ژید کتابی تازه از نوشته‏های‏ خود را به همان دوست پیشکش کرد . این بار بر برگه عنوان آن به یادگار نوشت : پیشکش به دوست گرامی...برای فروش پسین!

1-رساله خطی حیدر قلی بیات نیشابوری (موجود در کتابخانه مجلس شورا)

2.D.R.Hill

On the Construction of Water-Clocks,London,Turner and Devereux,1976.

3.Dereck de Solla Price

``Mechanical Water clocks of the 14th Century in Fez,Morocco,''Proceed- ings of the Xth International Congress of Science.Ithaca N.Y. and Philadelphia,1962.

4.Von Bassermann-Jordan,Ernest

The Book of old Clocks and Watches,4th Edition,Translated into English by H.Alen Lloyd,London,1964,pp.337.

 

آرمان جاویدان...
ما را در سایت آرمان جاویدان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : armanjavidano بازدید : 112 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 11:32