سرچشمه : نشر دانش تابستان ۱۳۸۱ شماره ۱۰۴
آقای دکتر سیروس پرهام در مقاله ارزشمند «ماجرای اسناد مشروطه و توبهنامه باب» در شماره اولِ سال نوزدهم نشردانش (بهار 1381، ص 38ـ37)، به بحث درباره توبهنامه باب پرداخته و ضمن آن از آقای عبدالحسین حائری رئیس سابق کتابخانه مجلس شورای اسلامی نقل کردهاند که اصل توبهنامه باب هماکنون در صندوق کارپردازی مجلس شورای ملی سابق است که در حال حاضر در مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود. به گفته آقای حائری این توبهنامه هیچگونه مهر و امضائی ندارد. اما از آنجائی که ناصرالدین میرزای ولیعهد (ناصرالدینشاه بعدی) در عریضهای به محمّدشاه مینویسد که باب «التزام پا به مهر سپرده که دیگر از این غلطها نکند» و میرزا ابوالفضل گلپایگانی مؤلف بابی کتاب کشفالغطا نیز تصریح کرده که در این عریضه استغفار پا به مهر باب مذکور است ، آقای دکتر پرهام نتیجه گرفتهاند که نسخه موجود در صندوق کارگزاری مجلس «چهبسا نسخه اصلی نباشد و احتمالاً نسخه پیشنویس باشد». ایشان سپس به نقل از سیّدمحمّد باقر نجفی مؤلف کتاب بهائیان یادآور شدهاند که اصل این توبهنامه در کتاب ظهورالحق فاضل مازندرانی و کتاب :
Materials for [the] Study of the Bábí Religion
از ادوارد براون عینا کلیشهشده اما گراوورهایی که در دست ایشان بوده ، از جمله صورتی که در کتاب بهائیان آمده چندان تار و مات است که تشخیص محل مهر و امضاء باب را نشان نمیدهد.
در اینجا برای اطلاع خوانندگان یادآوری میکند که صورتی از توبهنامه که در کتاب براون آمده نیز فاقد مهر و امضا است . عکس این سند را هیپولیت دِرِیفوس در فوریه 1912 و ظاهرا از تهران برای براون فرستاده است . به نوشته براون وی عالمترین و عالیمقامترین اروپائی پیرو باب بوده است . از آنجا که وی فرتور دو سند دیگر را که یکی صورتجلسه محاکمه باب و دیگر حکم دو تن از علمای تبریز به نام ابوالقاسم حسنی حسینی و علیاصغر حسنی حسینی درباره باب است نیز همزمان برای براون فرستاده ، میتوان تا حد زیادی به اصالت فرتور توبهنامه یقین پیدا کرد و معتقد شد که این همان فرتوری است که به گفته ابوالفضل گلپایگانی پس از خلع محمّدعلیشاه و افتادن مخازن دولتی به دست مردم (ملتیان) «یکی از محبین تاریخ [از اصل توبهنامه[ عکس برداشته و منتشر کرده است» (رک. مقاله آقای دکتر پرهام، ص 37).
ضمنا یادآوری میگردد که عریضهای که در کتاب بهائیان به ناصرالدین میرزا نسبت داده شده و در مقاله آقای پرهام (ص 37) به آن اشاره شده به عقیده براون از امیراصلان خان دائی ناصرالدینشاه است که به گفته [حاجی [میرزاجانی [کاشانی] در آن محاکمه حضور داشته است. این عقیده براون مستنتج از عبارت «این غلام» است که نویسنده نامه از خود با آن نام میبرد. به نوشته براون ناصرالدین میرزا تنها اسما رئیس این جلسه محاکمه بوده است (کتاب مذکور، ص 248(
از آنجا که فرتور توبهنامه باب در منابع فارسی خوانا نیست در اینجا به چاپ عین آن و متن حروفچینیشده آن براساس کتاب براون (ص 7ـ256) با چند مورد اصلاح میپردازیم.
فداکروحیالحمدللّه کما هو اهله و مستحقّه که ظهوراتِ فضل و رحمتِ خود را در هر حال بر کافّه عبادِ خود شامل گردانیده بحمداللّه ثمّ حمدا که مثلِ آن حضرت را ینبوعِ رأفت و رحمتِ خود فرموده که بظهورِ عطوفتش عفو از بندگان و تستّر بر مجرمان و ترحّم بر یاغیان فرموده اشهداللّه من عنده که این بنده ضعیف را قصدی نیست که خلافِ رضای خداوندِ عالم و اهلِ ولایتِ او باشد اگرچه بنفسه وجودم ذنبِ صرف است ولی چون قلبم موقن بتوحیدِ خداوند جلّ ذکره و نبوّتِ رسولِ او صآ و ولایتِ اهلِ ولایت اوست و لسانم مقرّ بر کلِّ ما نزل من عنداللّه است امیدِ رحمت او را دارم و مطلقا خلافِ رضای حق را نخواستهام و اگر کلماتی که خلاف رضای او بوده از قلم جاری شده غرضم عصیان نبوده و در هر حال مستغفر و تائبم حضرت او را و این بنده را مطلق علمی نیست که منوط بادّعائی باشد استغفراللّه ربّی و أتوب الیه من أن یُنْسَبَ الیّ امرٌ و بعضی مناجات و کلمات که از لسان جاری شده دلیل بر هیچ امری نیست و مدعی1 نیابت خاصّه حضرت حجّةاللّه علیهالسلام را محض مدعی2 مبطل است و این بنده را چنین ادّعائی نبوده و نه ادّعای دیگر، مستدعی از الطاف حضرت شاهنشاهی و آنحضرت چنان است که این دعاگو را بالطاف و عنایات بساط رأفت و رحمتِ خود سرافراز فرمایند والسّلام.
1) مدعای.2) اصل: ادعی. ادعا هم میتواند باشد.
آرمان جاویدان...برچسب : نویسنده : armanjavidano بازدید : 130